دانستنیهای مفید - سطوح آدمها

آدم های بزرگ درباره ایده ها سخن می گویند. 

آدم های متوسط درباره چیزها سخن می گویند. 

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند. 

 

آدم های بزرگ درد دیگران را دارند. 

آدم های متوسط درد خودشان را دارند. 

آدم های کوچک بی دردند. 

 

آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند. 

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند. 

آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند. 

 

آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند. 

آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند. 

 

آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند. 

آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند. 

آدم های کوچک مسئله ندارند.

 

احادیثی از مولا علی(ع)

هر چیزی را زکاتی است و زکات خود تحمل انسانهای نادان است.  

***

   زکات زیبایی.پاکدامنی است. 

***

لئیمان از طعام لذت برندو کریمان از اطعام. 

***

کار مرد در خانه موجب بخشودگی گناهان بزرگ است. 

***

هیچ ثروتی چون خرد نیست و هیچ فقری مانند نادانی نیست. 

***

قویترین مردم کسی است که بیشتر از همه بر هوی و هوس خویش مسلط باشد.

*** 

شک و گمان را ملاک قضاوت و عدالت قرار ندهید. 

***

دوستی را که در سختی بدست آوردی .نیک نگه دار.   

***

از نیامده سئوال نکن .چرا که آنچه پیش آمده تورا به اندازه کافی مشغول میکند.

*** 

 

پرونده جرم ما به هم پیچیدند    بردند به دیوان عمل سنجیدند 

 بیش از همه کس گناه ما بود ولی   ما را به محبت علی بخشیدند 

  

*** 

 

تولد مولا علی بن ابی طالب، امیرالمونین،حیدر کرار، 

به همه دوستداران ائمه به ویزه مریدان مولامون  تبریک میگم. 

و امیدوارم زیر سایه مرتضی علی خوب وخوش علی گونه باشید. 

التماس دعا

فرشته من HASNA

 

 کاش می دانستم چیست،آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست ..... 

 

  

حکمت خدا

گنجشک با خدا قهر بود…

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .

فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:

می آید ؛ من تنها  گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که

دردهایش را در خود نگاه میدارد…

و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.

فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،

گنجشک هیچ نگفت و…

خدا لب به سخن گشود :  با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.

گنجشک گفت : 

  
لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.

تو همان را هم از من گرفتی.

این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟

و سنگینی بغضی راه کلامش بست…

سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت:  ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو

از کمین مار پر گشودی.

گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.

خدا گفت:  و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به

دشمنی ام برخاستی!

اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.

ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...  

جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست...

دخترم HASNA حسنا

 
  
مطمئن باش که مهرت نرود از دل ما                مگر آن روز که در خاک شود منزل ما 
  
 
 

 
  
 
پرستوی بارانم باش از دلم کوچ مکن،من به مهمانی چشمان تو عادت دارم.

چهار سوال.چهار جواب. درسی کامل از زندگی

 جوانی از مولا علی (ع) چهار سئوال کرد 

 

1.واجب چیست و واجب تر چیست؟

2.نزدیک چیست و نزدیک تر چیست؟

3.عجیب چیست و عجیب تر چیست؟

4.سخت چیست و سخت تر چیست؟ 

مولا علی (ع) در جواب فرمودند. 

 

1.واجب اطاعت از خدا و واجب تر ترک گناه است.

2.نزدیک قیامت است ونزدیکتر مرگ

3.عجیب دنیاست و عجیب تر حب دنیاست.

4.سخت قبر است و سخت تر این است که توشه نداشته باشی...