یاد فرشته
یاد فرشته

یاد فرشته

صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم

جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی

 

صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی

 

گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند
ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی

 

بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس
با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی

 

ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته
از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد